آموزش, روانشناسی کودک, سلامت کودک, کودک, نگهداری از کودک

تفاوت بین تربیت کودک و کودک آزاری چیست؟

تفاوت تربیت کودک با کودک آزاری

کودکان مانند بومی سفید و خالی هستند و این مسئولیت و وظیفه مادر و پدر است که رفتارهای مناسب و مهارت‌های زندگی را به آن‌ها آموزش دهند و کمک کنند درست را از غلط تشخیص دهند. در زمان‌هایی، تربیت کودک شامل استفاده از نوعی نظم و انضباط برای آموزش به کودک نیز می‌باشد، چرا که کودک نباید کارهای خاصی را در آینده تکرار کند. با وجود این که مکاتب فکری مختلفی در مورد نظم و انضباط کودک و روش‌های موثر انجام آن برای کودک وجود دارند، اما مهم است که تفاوت بین تربیت کودک و کودک آزاری را بدانید و احتیاط کنید که هیچ‌ کدام از این روش‌ها از حد و مرز کودک آزاری عبور نکنند و به هیچ‌ وجه به کودک آسیب نرسانند.

در این مقاله به شما آموزش می‌دهیم که چگونه به وضوح بین تربیت و آزار کودک تفکیک قائل شوید و چگونه اطمینان حاصل کنید که بین این دو فاصله وجود دارد.

تفاوت تربیت کودک با کودک آزاری

تربیت کودک در ابتدایی ترین سطح خود به معنای آموزش دادن به اوست. آموزش چیزی است که بیش‌تر والدین قصد دارند در هنگام تنبیه فرزندان خود انجام دهند. آموزش انتظارات خود در مورد نحوه رفتار کردن کودک بسیار خوب است؛ اما موضوع این است که منظور بسیاری از افراد از نظم و انضباط و تربیت کودک، استفاده از رویه پاداش و تنبیه است.

کلید جدا کردن نظم و انضباط و تربیت کودک از کودک آزاری این است که به آن از جنبه آموزش نگاه کنیم، نه تنبیه. زمانی که والدین شروع به استفاده از دومی می‌کنند، کودک آزاری و آسیب رساندن به کودک تبدیل به یک احتمال قوی می‌شود.

جاکلین هالپرن، روانشناس دارای مجوز، روانشناس، مدیر برنامه SOAR در همکاران پزشکی رفتاری واشنگتن، خاطرنشان می کند: «تنبیه زمانی ممکن است به سوء استفاده تبدیل شود که مراقب قادر به کنترل خود نباشد». تنها گذاشتن کودک برای چند دقیقه در حالی که یک مراقب آرام و بدون عصبانیت، در نزدیکی و در دسترس کودک است تا نیازهای اولیه او مانند استفاده از دستشویی را برآورده کند، با محروم کردن کودک از دسترسی به دستشویی یا منع او از غذا خوردن، نوشیدنی، خواب، لباس و یا ایمنی بسیار متفاوت است.»

انواع کودک آزاری

بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، کودک آزاری به هر کاری گفته می‌شود که منجر به آسیب، احتمال آسیب یا تهدید به آسیب به کودک زیر ۱۸ سال شود. در ادامه انواع مختلفی از کودک آزاری را نام می‌بریم که لازم است از آن‌ها مطلع باشید.

آزار جسمی

آزار جسمی به استفاده عمدی از نیروی فیزیکی علیه کودک گفته می‌شود که منجر به آسیب به کودک می‌گردد. آزار جسمی می‌تواند شامل کارهایی از جمله ضربه زدن (با دست یا شی)، لگد زدن، تکان دادن، سوزاندن (با آب داغ، سیگار یا اتو)، مهار فیزیکی کودک (با بستن او)، محروم کردن کودک از هوا ( برای مثال، با نگه داشتن او در زیر آب)، یا هر عمل دیگری که در آن یک بزرگسال با استفاده از زور به کودک صدمه می‌زند باشد.

سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی به هر عملی از جمله گفتار یا کارهای دیگر گفته می‌شود که به طور هدفمند به حس ارزش به خود یا سلامت عاطفی کودک آسیب برساند. این نوع آزار شامل کارهایی مانند به کار بردن اسامی تحقیرآمیز، دادن احساس شرمساری، خودداری از عشق ورزیدن، تهدید، طرد و انتقاد آزار دهنده از کودک است.

سوء استفاده جنسی

سوء استفاده جنسی از کودک به حالتی گفته می‌شود که کودک زیر ۱۸ سال به طور غیر ارادی درگیر یک عمل جنسی می‌شود که قوانین یا هنجارهای اجتماعی جامعه را نقض می‌کند. این بدین معناست که کودک به طور کامل نمی‌فهمد چه اتفاقی افتاده است، رضایت نمی‌دهد یا نمی‌تواند به یک عمل جنسی رضایت دهد؛ زیرا نمی‌داند که چه اتفاقی دارد می‌افتد یا از نظر رشدی آمادگی آن را ندارد. اکثریت قریب به اتفاق سوء استفاده جنسی از کودکان، تقریبا در ۹۱ درصد از موارد، توسط شخصی انجام می‌شود که کودک یا خانواده کودک شخصا او را می‌شناسند.

غفلت از کودک

غفلت و بی توجهی زمانی اتفاق می‌افتد که والدین توانایی برآورده کردن نیازهای اصلی جسمی و عاطفی کودک را نداشته باشند. غفلت از کودک شامل عدم تامین مسکن، غذا، پوشاک، آموزش و دسترسی به مراقبت‌های پزشکی مورد نیاز برای کودک است.

طرد شدگی

طرد کردن کودک اغلب به عنوان یک نوع غفلت و بی توجهی در نظر گرفته می‌شود. طرد کردن کودک به هر حالتی گفته می‌شود که هویت والدین یا محل نگهداری کودک مشخص نیست، کودک در موقعیتی قرار گرفته است که در آن آسیب جدی دیده است، والدین اصلی کودک موفق نبوده‌اند که ارتباط خود را با او حفظ کنند و یا برای مدت طولانی از کودک حمایت کنند.

تفاوت تربیت کودک با کودک آزاری

مصرف مواد مخدر توسط والدین

انواع بسیاری از مصرف مواد مخدر توسط والدین وجود دارند که به عنوان سوء مصرف مواد طبقه بندی می‌شوند. البته قوانین در مورد این مواد در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت هستند.

سو مصرف مواد مخدر معمولاً عبارتند از: قرار گرفتن جنین در معرض مواد مخدر در دوران بارداری به دلیل استفاده مادر باردار از آن، ساخت یک ماده مخدر غیر قانونی در حضور کودک یا محل زندگی کودک، نگهداری از مواد شیمیایی یا تجهیزات مورد استفاده برای تولید آن در حضور کودک، فروش، توزیع یا دادن مواد مخدر یا الکل به کودک. همچنین زمانی که یک مراقب از مواد مخدر غیر قانونی به نحوی استفاده می‌کند که توانایی او در مراقبت از کودک را مختل می‌کند نیز سوء مصرف مواد محسوب می‌شود.

انواع تربیت کودک

تحقیقات به طور مداوم در مورد موثرترین روش‌های آموزش نظم و انضباط برای کودک در حال انجام است که به جای تنبیه کودک به خاطر رفتار “بد”، رفتار بهتری را به او آموزش می‌دهد. در ادامه برخی از رایج ترین تکنیک‌های تربیت و انضباطی کودک آورده شده است.

پیامدهای طبیعی

پزشکان می‌گویند که آموزش دادن به کودک با استفاده از پیامدهای طبیعی می‌تواند موثر باشد. پیامدهای طبیعی غیر قابل دوری، اجتناب ناپذیر و الزامی هستند. برای مثال، اگر برای امتحان به اندازه کافی مطالعه نکنید، به احتمال زیاد نمره ضعیفی خواهید گرفت. در صورتی که اسباب بازی‌های خود را با دوستان خود به اشتراک نمی‌گذارید، دوست شما نمی‌خواهد با شما بازی کند. این پیامدها قدرتمند و متقاعد کننده هستند.

با این که پیامدهای طبیعی می‌توانند ابزار یادگیری مفیدی به شمار بروند، تنها در صورتی باید از آن‌ها استفاده کرد که ایمن باشند. اگر کودکی از آوردن ژاکت خود به رستوران غفلت کند و سپس سردش شود، نسبتاً بی ضرر است. اما این که به کودک خود اجازه دهید که به اجاق گاز داغ دست بزند تا یاد بگیرد که دیگر این که دیگر این کار را انجام ندهد، می‌تواند باعث صدمات جدی شود. بنابراین بهتر است از نوع دیگری از پیامدها برای آموزش به کودک استفاده کنید.

پیامدهای منطقی

پیامدهای منطقی نتایج رفتار نادرست کودک هستند که توسط بزرگسالان اجرا می‌شوند و باید مستقیماً با دلیل استفاده از آن‌ها مرتبط باشند. به عنوان مثال در صورتی که کودک به جای کاغذی که به او داده شده، بر روی دیوار نقاشی می‌کشد، نتیجه منطقی آن برداشتن مداد رنگی یا ماژیک‌های او خواهد بود. همچنین اگر کودکی در تبلت خود برنامه‌هایی را تماشا می‌کند که از قبل توسط شما تایید نشده‌اند، پیامد منطقی آن ممکن است شامل منع استفاده از تبلت توسط او باشد. اما برداشتن تبلت کودک در صورتی که بر روی دیوارها نقاشی بکشد یا برعکس، منطقی نیست.

به رفتارهای خوب کودک توجه کنید

پیامدهای مثبت مانند تعریف و تمجید از کودک خود زمانی که کار خوب انجام می‌دهد، نظم و انضباط را فقط به زمانی که کودک شما بد رفتار می‌کند محدود نخواهد کرد. در عوض، توصیه می‌شود که زمانی که فرزندتان به گونه‌ای که شما می‌خواهید رفتار می‌کند، به آن واکنش نشان دهید و او را تحسین کنید. اگر کودک شما بدون این که از او درخواست کرده باشید پیشنهاد می‌کند که اسباب‌بازی‌های خود را با خواهر و برادر و یا دوست خود به اشتراک بگذارد، می‌توانید جمله‌ای شبیه به این بگویید: “من واقعاً دوست دارم که اسباب‌بازی‌هایت را با دوستت به اشتراک گذاشتی. این کار از مهربانی شما بود.” تشویق رفتار خوب کودک را تشویق می‌کند تا در آینده دوباره آن کار را انتخاب کند و انجام دهد.

همکاری و راه حل‌های فعالانه

همکاری و راه حل‌های فعالانه بر کشف و حل مشکلی که کودک را وادار به عمل می‌کند، تمرکز دارد. پزشکان می‌گویند: اگر مشکلاتی که باعث این رفتارها می‌شوند حل نشده باقی بمانند، نمی‌توانیم شاهد بهبود رفتار کودک باشیم.

برای رسیدن به یک راه حل، پزشکان از یک فرآیند سه مرحله ای استفاده می‌کنند: «مرحله اول، جمع آوری اطلاعات از کودک در مورد چیزهایی است که برای او دشوار است. شما این اطلاعات را از طریق ارتباط با کودک به دست می‌آورید.» برای مثال، ممکن است از کودک خود بپرسید که به چه دلیل یک رفتار خاص را انجام می‌دهد، یا چرا کاری را که می‌دانست باید به آن عمل کند، انجام نمی‌دهد. 

در مرحله دوم، شما به عنوان والدین یا مراقب کودک باید تعیین کنید که چرا برای فرزند شما مهم است که به روش خواسته شده رفتار کند.

در مرحله آخر، کودک و مراقب او برای تصمیم گیری در مورد راه حلی که به نگرانی‌های هر دو طرف توجه دارد، با یکدیگر همکاری می‌کنند؛ نه این که فقط بزرگسالان اراده خود را به کودک تحمیل کنند.

البته، شما به عنوان والدین، حرف آخر را می‌زنید که در صورت انجام دادن یا ندادن یک کار خاص، عواقب آن چه خواهد بود. اما این که از فرزندتان بپرسید که فکر می‌کند نتیجه منصفانه عملش چه باید باشد، می‌تواند به او کمک کند تا بفهمد چرا باید از تکرار آن در آینده خودداری کند و به او کمک کند که یاد بگیرد.

گذراندن این فرآیند مشکل را حل می‌کند، رفتار مرتبط با مشکل را حل می‌کند، نحوه تعامل شما را بهتر می‌کند و رابطه شما با کودک شما را بهبود می‌بخشد. پزشکان خاطر نشان می‌کنند که امیدوار هستند این کار مهارت‌هایی را که کودک فاقد آن است، افزایش دهد.

تکنیک تایم اوت یا وقفه کوتاه

تکنیک تایم اوت زمانی که به درستی استفاده شود، می‌تواند یک استراتژی انضباطی موثر محسوب شود. به گفته آکادمی اطفال آمریکا (AAP)، بهترین روش برای به کار بردن تایم‌ اوت این است که به کودک هشدار داده شود که در صورت ادامه بدرفتاری‌ خود به تایم اوت می‌رود و به او بگویید که چه کار اشتباهی انجام داده‌ است. تا حد ممکن احساسات کمی از خود نشان دهید و سپس او را برای مدت زمان از پیش تعیین شده به محل تایم اوت بفرستید. آکادمی اطفال آمریکا برای مدت زمان تایم اوت تعداد دقیقه به ازای سن کودک را توصیه می‌کند. همچنین می‌توانید به کودکانی که حداقل سه سال سن دارند، اجازه دهید که خودشان مدت زمان استراحت خود را تعیین کنند (در حد منطقی). این کار به آموزش انضباط شخصی کودک کمک می‌کند.

چگونه مطمئن شویم که تربیت کودک تبدیل به کودک آزاری نمی‌شود؟

اگرچه ممکن است این موضوع بلافاصله واضح به نظر نرسد، اما رویکردهای انضباطی و تربیتی که برای کودک خود به کار می‌گیرید، به خصوص اگر از تنبیه استفاده می‌کنید، ممکن است بیش‌تر از آنچه که فکر می‌کنید به آسیب رساندن و کودک آزاری نزدیک باشند. پزشکان می‌گویند: «انضباط و تربیت کودک به معنی تنبیه نیست، بنابراین تشخیص آن از بدرفتاری و کودک آزاری آسان است. با این حال، اغلب مرز باریکی بین تنبیه و بدرفتاری با کودک وجود دارد.

اگر کودک شروع به تقلید از رفتار والدین با خودش کند و رفتار او تحت تاثیر رفتار پدر و مادر با او قرار بگیرد، امکان آن وجود دارد که تنبیه توسط شما به آزار کودک نزدیک شده باشد. پزشکان توضیح می‌دهند: «مواقعی وجود دارند که کودک به سادگی نمی‌تواند خود را کنترل کند و اغلب برای مدت طولانی فریاد می‌زند، گریه می‌کند، جیغ می‌زند یا ضربه می‌زند. در پاسخ، مراقب ابتدا ممکن است کودک را توبیخ کند، سپس فریاد بزند، سپس او را تهدید کند، و در نهایت ممکن است زمانی که دیگر نتواند خود را کنترل کند، کودک خود را تکان دهد یا کتک بزند. این نشانه بسیار واضحی است که نظم و انضباط دیگر موثر نیست و از آن مرز عبور کرده است.

نظم و انضباطی که به عنوان یک توبیخ شروع می‌شود، می‌تواند به روشی مشابه به آزار عاطفی تبدیل شود. پزشکان می‌گویند: «وقتی والدین از تمرکز بر «چرا» در پس رفتار یا حتی خود رفتار، به حمله به شخصیت کودک تغییر جهت می‌دهند، درگیر آزار عاطفی می‌شوند. آزار عاطفی کودک همچنین زمانی اتفاق می‌افتد که والدین در تلاش برای کنترل رفتار، به کودک خود بی محلی کنند یا از محبت به او خودداری کنند.»

همچنین در صورتی که والدین یا مراقب کودک او را به اتاق خود بفرستد تا آرام شود و سپس به حبس کردن او در اتاق خود روی بیاورند به طوری که کودک نتواند برای استفاده از دستشویی یا دسترسی به آب و غذا بیرون برود، غفلت اتفاق می‌افتد.

نکته پایانی: تمرکز بر دلیل پشت رفتار کودک شما، استفاده از نظم و انضباط به عنوان یک فرصت آموزشی و تشدید نکردن وضعیت به شما کمک می‌کند تا مطمئن شوید که روش‌های انضباطی شما کاملاً خارج از قلمرو کودک آزاری قرار می‌گیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *