روانشناسی, سلامت زنان

شایع‌ترین اختلالات و بیماری‌های روانی در زنان – بخش دوم

بیماری‌های روانی زنان

در اولین بخش از مقاله شایع ترین بیماری‌های روانی در زنان، به بررسی سلامت روان زنان پرداختیم و بیماری‌های روانی رایج در زنان مانند افسردگی، ADHD، سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلالات خوردن را بررسی کردیم. این مشکلات بر زنان از همه اقشار تأثیر می‌گذارد و باعث بروز چالش در زندگی آن‌ها می‌شود. در بخش دوم این مقاله، به توضیح اختلالات روانی زنان ادامه می‌دهیم و در مورد بیماری‌های روانی رایج تری را که زندگی زنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، صحبت می کنیم.

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

از نظر تخصصی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نوعی اختلال اضطرابی به شمار می‌رود. این اختلال جزو گروهی از اختلالات روانی است که شامل اختلال هراس، اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder) یا GAD، فوبیا و اختلال اضطراب جدایی نیز می‌شود؛ اما ارزش اشاره کردن به آن را دارد. زیرا زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به آن هستند زنان و تقریباً چهار برابر بیش‌تر احتمال دارد که به طور مزمن به آن مبتلا شوند.

البته این طور نیست که زنان به طور کلی تجارب آسیب زای بیش‌تری داشته باشند؛ اما زنان بیش‌تر انواع خاص از تراما و اتفاق ناگوار را دارند، مانند سوء استفاده جنسی و تجاوز که با خطر بیش‌تری برای ابتلا به PTSD همراه است. نحوه واکنش زنان به این اتفاقات می‌تواند ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه را بدتر و شدیدتر کند. در مقایسه با مردان بازمانده از تروما، هم خود زنان و هم در جوامع سنتی تر، اطرافیان تمایل دارند با سرزنش خود واکنش نشان دهند و معتقدند که بی‌کفایتی خود آن‌ها منجر به بروز آن اتفاق ناگوار شده است. علاوه بر این، زنان به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، از مهارت‌های روانی دفاعی استفاده می‌کنند که مفید نیستند؛ مانند کناره گیری و انزوای روانی یا سرکوب خاطرات ناراحت‌کننده. این بیان به ظاهر خاص جنسیتی از پریشانی عاطفی پس از ضربه ممکن است تعداد و شدت بیش‌تر اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD را در زنان توضیح دهد.

همچنین ممکن است که زنان در برابر اختلال استرس پس از سانحه آسیب پذیرتر باشند؛ زیرا به احتمال زیاد ما با سطح پایه بالاتری از افسردگی و اضطراب شروع کرده‌ایم.

افسردگی پس از زایمان

هنگامی که یک زن زایمان می‌کند، طبیعی است که بعد از آن به دلیل نوسانات هورمونی درجاتی از مشکلات عاطفی داشته باشد. این حالت اغلب به عنوان افسردگی پس از زایمان یا بیبی بلوز (Baby Blues) شناخته می‌شود. در صورتی که علائم بیبی بلوز پس از زایمان برای بیش از دو هفته ادامه یابد، مادر معمولاً مبتلا به افسردگی پس از زایمان تشخیص داده می‌شود. برخی از رایج ترین علائم بیبی بلوز شامل موارد زیر می‌باشند:

  • نوسانات خلقی
  • اضطراب
  • گریه کردن
  • مشکلات اشتها
  • مشکلات خواب
  • احساس سرگشتگی

این علائم ممکن است شدیدتر شود و می‌تواند شامل مشکل در برقراری ارتباط با نوزاد و از دست دادن شدید انرژی، کاهش علاقه به نوزاد و احساس نا امیدی باشد. برخی از زنان حتی ممکن است به خاطر این موضوع احساس گناه کنند. برای زنانی که این علائم را تجربه می‌کنن، بسیار مهم است که در اسرع وقت تحت درمان قرار گیرند.

روان پریشی پس از زایمان

یک بیماری نادر که ممکن است در زنانی که به تازگی زایمان کرده‌اند ظاهر شود، روان پریشی پس از زایمان نامیده می شود. این یک بیماری نادر است که معمولاً در روزها یا هفته‌های اول پس از زایمان خود را نشان می‌دهد. علائم و نشانه‌های روان پریشی پس از زایمان معمولاً به طور ناگهانی و به طور بسیار شدید ظاهر می شوند. شایع ترین علائم روان پریشی پس از زایمان از جمله گیجی، بی نظمی، توهم، اختلالات خواب و پارانویا می‌باشند. در برخی موارد مادر حتی ممکن است به کودک آسیب برساند.

روان پریشی پس از زایمان لازم است به سرعت توسط متخصصان بهداشت روان آموزش دیده در این زمینه درمان شود.

بیماری‌های روانی در دوران یائسگی زنان

در اواخر سال های باروری یک زن، هورمون‌های او شروع به تغییر می‌کنند. در برخی موارد، اگر زنی مستعد افسردگی یا اضطراب باشد، این تغییر در سطح هورمون ممکن است باعث عود و شدید شدن مجدد علائم بیماری‌های روانی در حوالی زمان یائسگی شود. میانسالی اغلب دارای نوع دیگری از استرس‌ است که با افزایش سن یا مراقبت از کودکان و والدین مرتبط است. این عوامل استرس زا می‌توانند حتی علائم خفیف سلامت روان را تشدید کنند؛ اما بهتر است بدانید که هرگونه تغییر در خلق و خو یا رفتار در این دوره نیاز است با یک متخصص پزشکی بررسی شود.

سایر بیماری‌های روانی در زنان

سایر بیماری‌های روانی زنان بر اساس عوامل فیزیکی، ژنتیکی و روانی اجتماعی بر زنان تأثیر متفاوتی دارد:

اختلال سوء مصرف مواد مخدر

سوء مصرف مواد مخدر می‌تواند به شدت بر سلامت روحی و جسمی فرد و همچنین روابط او با همکاران، اعضای خانواده و دوستان تأثیر بگذارد. با این که همه افرادی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می‌کنند معتاد نمی‌شوند، اما به هر حال برخی افراد به این مواد اعتیاد پیدا می‌کنند. اگر چه مردان بیش‌تری با اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دست و پنجه نرم می‌کنند، اما زنان بیش‌تر مستعد وابستگی سریع‌تر به مصرف مواد اعتیاد آور و معتاد شدن هستند. همچنین ترک مصرف مواد مخدر برای زنان دشوارتر است و نسبت به مردان بیشتر مستعد ابتلا به عود علائم ترک هستند.

زنانی که با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است در بخش‌هایی از زندگی خود نیاز به کمک داشته باشند که لازم است به آن‌ها توجه شود. سایر عوامل استرس زای دیگر ممکن است شامل مراقبت از کودک، مراقبت از سالمندان یا سایر مسائل شخصی باشد.

اگر چه اختلالات مربوط به مصرف مواد مخدر ارتباط نزدیکی با بزرگسالی دارد، اما اختلال مصرف الکل ممکن است در اوایل زندگی شروع شود. بسیاری از دختران تمایل دارند که در سال‌های نوجوانی شروع به نوشیدن الکل کنند که می‌تواند برای رشد مغز نیز مضر باشد. مصرف زیاد الکل در زنان بالغ نیز رو به افزایش است. یک نظرسنجی نشان داد که ۱۳ درصد از زنانی که الکل می‌نوشند، بیش از هفت نوشیدنی در هفته یا یک بار در روز مصرف می‌کنند. اگر چه این موضوع لزوماً نشانه اعتیاد به الکل نیست، اما زنانی که چهار نوشیدنی الکلی یا بیش‌تر در یک روز مصرف می‌کنند بیش‌تر در معرض ابتلا به اختلال مصرف الکل قرار دارند.

اختلال شخصیت مرزی

اختلال شخصیت مرزی یا Borderline personality disorder (BPD) میلیون‌ها نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. زمانی تصور می‌شد این اختلال بیش‌تر زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ اما تحقیقات کنونی نشان می‌دهد که اختلال شخصیت مرزی، مردان و زنان را تقریباً به یک اندازه تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تصور غلط می‌تواند باعث تشخیص بیش از حد اختلال شخصیت مرزی در زنان و عدم تشخیص آن در مردان شود.

اختلال شخصیت مرزی به دلیل علائم و نشانه‌هایی از جمله بی ثباتی در رفتار، خلق و خو، خود باوری و روابط شناخته شده است. اغلب افرادی که با اختلال شخصیت مرزی زندگی می کنند، با شک و داشتن تصویر واضح از خود دست و پنجه نرم می‌کنند. این افراد همچنین ممکن است ترس شدیدی از رها شدن داشته باشند که با دیدگاه آن‌ها نسبت به خود باوری و حس ارزش خود مرتبط است. اگر فردی با اختلال شخصیت مرزی دست و پنجه نرم کند، احساسات شدید خشم، افسردگی و اضطراب او ممکن است فقط یک روز یا گاهی چند ساعت طول بکشد. این افراد ممکن است خیلی راحت خسته شوند و می‌توانند تکانشگری داشته باشند و رفتارهای پر خطری مانند رابطه جنسی محافظت نشده و پر خوری را خود بروز بدهند. هویت شخصی یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در زمان‌های مختلف بسیار متفاوت باشد که این ممکن است بر اهداف، شغل، دوستی‌ها و روابط آن‌ها تأثیر بگذارد. به دلیل این که برخی از مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی خود را نالایق، درک نشده یا خالی می‌دانند، ممکن است سابقه روابط شدید یا نا پایدار نیز داشته باشند.

هیچ دلیل خاصی برای بروز اختلال شخصیت مرزی وجود ندارد. اما دانشمندان معتقدند که این اختلال در نتیجه ترکیبی از ژنتیک، عوامل محیطی (مانند تجربه ضربه روانی در دوران کودکی) و عملکرد مغز است. تشخیص و درمان این اختلال می‌تواند دشوار باشد. بسیاری از مبتلایان به BPD همچنین دارای بیماری‌های روانی دیگر مانند اختلالات اضطراب، PTSD، افسردگی یا اختلالات خوردن هستند.

اگر مشکوک به ابتلا به اختلال شخصیت مرزی هستید، مهم است که به دنبال کمک باشید. یک روانپزشک می‌تواند به بررسی علائم و نشانه‌های شما کمک کند و یک معاینه پزشکی و یک ارزیابی روانشناختی برای دریافت کمک مورد نیاز ارائه دهد.

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی که قبلاً بیماری شیدایی-افسردگی نامیده می‌شد، یک اختلال جدی سلامت روان است که باعث می‌شود افراد به سرعت بین دوره‌های شیدایی یا سرخوشی و افسردگی در نوسان باشند. بارداری، چرخه قاعدگی و یائسگی همگی می‌توانند بر تعداد و شدت این چرخه تأثیر بگذارند.

زنان و مردان به طور مساوی به اختلال دوقطبی نوع I مبتلا می‌شوند. با این حال، زنان بیش‌تر در معرض ابتلا به اختلال دوقطبی نوع II هستند؛ به این معنی که زنان ممکن است به صورت سریع تری تغییر حالت بین شیدایی و افسردگی را تجربه کنند. زنان مبتلا به اختلال دوقطبی بیش‌تر از مردان مبتلا به اختلال دوقطبی به سایر مشکلات سلامت جسمی و روانی مبتلا می‌شوند. این مشکلات ممکن است شامل اختلال سوء مصرف مواد مخدر، افسردگی، بیماری تیروئید، چاقی و میگرن باشد.

اگر زنی مبتلا به اختلال دوقطبی باشد، احتمال این که پس از زایمان دچار افسردگی شدید شود بیش‌تر است. نکته مهم این است که این دسته از زنان در معرض خطر بیش‌تری برای ابتلا به روان پریشی پس از زایمان قرار دارند. در صورتی که مشکوک هستید که زنی از اطرافیان شما مبتلا به اختلال دوقطبی است، بهتر است بدانید که تشخیص و درمان این اختلال روانی در اسرع وقت و کم‌ترین زمان ممکن بسیار مهم است. هرچه این بیماری زودتر تشخیص داده شود، مراقبت و درمان آن نیز زودتر انجام می‌گیرد.

خودکشی در زنان

در حالی که خودکشی به خودی خود یک اختلال سلامت روان نیست، اما تلاش برای خودکشی در بین زنان شایع تر است. به طور خاص، زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می‌کنند. با این حال، مردان بیش‌تر در معرض خودکشی قرار دارند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که فقط به این دلیل که ممکن است فردی در اقدام به خودکشی موفق نباشد، به این معنی نیست که در نتیجه به مبارزه با عوارض مادام العمر آن ادامه نخواهد داد.

بزرگسالی: زوال عقل

بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است. طبق گزارش انجمن آلزایمر آمریکا، تقریباً دو سوم آمریکایی‌هایی که مبتلا به آلزایمر هستند، زن می‌باشند. این عارضه در افراد بالای ۶۵ سال شایع تر است. با ادامه افزایش عمر و طول زندگی، به ویژه در زنان، بیماری آلزایمر احتمالاً برای زنان شایع‌تر است.

علائم بیماری آلزایمر ممکن است شامل فراموش کردن نام و چهره عزیزان و ناتوانی در مدیریت کارهای اجرایی، مانند محاسبه مالی باشد. برخی از افراد مبتلا به آلزایمر در انجام فعالیت‌های روزمره مانند کارهای خانه و لباس پوشیدن نیز مشکل دارند. بدتر از آن، دو سوم افرادی که از یکی از عزیزان مبتلا به آلزایمر مراقبت می‌کنند نیز زن هستند. برای بسیاری از این دسته از مراقبین غیر عادی نیست که فرسودگی به دلیل کار زیاد را تجربه کنند. استرس مراقبت از دیگران می‌تواند به سلامت روانی نامناسب و شروع بیماری‌های روانی زنان مانند افسردگی و اضطراب کمک کند.

اگرچه هیچ دارویی وجود ندارد که بتواند آلزایمر را درمان کند، اما می‌توان با یک برنامه درمانی مناسب، پیشرفت علائم را کاهش داد. زنان و عزیزان آن‌ها باید مراقب بروز این علائم باشند. زیرا تشخیص زود هنگام می‌تواند تفاوت قابل توجهی را در کیفیت زندگی با افزایش سن فرد ایجاد کند.

سخن آخر

در حالی که مراقبت‌های بهداشت روانی به طور تصاعدی رشد کرده است، اما هنوز جای کار برای بررسی سلامت روان بر اساس جنسیت وجود دارد. در صورتی که تفاوت در شرایط سلامت روان زنان جدی گرفته شود، می‌تواند کیفیت زندگی میلیون‌ها زن را در سراسر جهان بهبود بخشد. سلامت روان در میان زنان رو به افزایش است. از هر پنج زن (۱۹ درصد) یک زن در مقایسه با از هر هشت مرد (۱۲ درصد) یک مرد یک اختلال روانی رایج (مانند اضطراب یا افسردگی) را تجربه می‌کند.

بدبینی و نگاه از بالا به پایین به سلامت روان زنان از ما به عنوان مردم شروع می‌شود. با مراقبت از خود و افرادی که به آن‌ها اهمیت می‌دهیم و همچنین مشارکت و نظر دادن در گفتگوهای مربوط به سلامت روان، می‌توانیم به شکل‌گیری تحقیقات آینده، تصمیمات درمانی و دیدگاه‌های اجتماعی در مورد مسائل مربوط به سلامت روان کمک کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *